این روزهای سرد زمستون...
اومدم تا از این روزهای گذشته بگم
روزهایی سرد و خیلی سرد که با بی اینترنتی فقط مجبورم از اداره کانکت بشم و عکس فسقلی هامو ندارم تا اپ کنم.
اول از علی آقا که کماکان با درس و مشقش مشغوله درسهای کلاس دوم حسابی مشکله و چون راه و روش ها هم عوض شده من عملاً هیچ کمی نمی تونم بهش کنم.هر روزهم با هزار بدبختی از خواب بیدارش می کنم چون تمام فیلمها و سریالهای اخر شب را تا ته نگاه می کنه !!... خودش برای درسهاش جوش می زنه و تا مشقهاش تموم نشه کاردیگه ای نمی کنه. و این حس مسئولیت پذیری اش خیلی عالیه. از وقتی منزلمونو عوض کردیم نظم و ترتیب هم در اتاقش حکمفرما شده البته به لطف جمع کردن اسباب بازیهای اضافه اش...!!! خلاصه پسرخوبیه
ایدا خانم هم هنوز تب وسواس نسبت به وسایلش را داره لطفا اگر کسی راه حلی برای این معضل داره بفرمائید؟! این روزها به لطف خانم دکترش اشتهاش هم خوب شده ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی